ترس دینداران از ایران پس از جمهوری اسلامی

18 نظرات


خیلی ها میگویند که بی خدایان میگویند بی خداییم تا راحت تر گناه کنند. صد البته ایراد را باید متوجه  تعریفی که از گناه در جامعه مسلمانان وجود دارد وارد ساخت تعریفی که در آن  سربریدن و اجبار به حجاب و بستن بمب به کودکان معلول و انواع و اقسام شکنجه و تجاوز و سنگسار و قطع دست و .... شامل مصادیق گناه نمی شود و نوشیدن شراب و کامی از معشوق بردن شامل آن می شود.
به راستی چند مسلمان -اعم از پیروان اسلام رحمانی و اسلام رادیکال- را می شناسید که همین تصویر ساده کام بردن از معشوق برایشان ترسناک نباشد؟  چند نفر از مسمانان دچار بدن هراسی نیستند؟ در یک تصویر سازی آنی از دختری لخت در لب ساحل احتمالا بسیاری از آنها به خود میلرزند مبادا روزی دختر، زن، خواهر و مادرشان (به طور کل هرآنچه در ذهنشان توانایی تملک و دستور دهی بر او را دارند) به این روز افتد. این تصویر به ظاهر ساده که شاید خیلی از شما به قدرت آن باور نداشته باشید چنان قوی است که زمانی وجه اختلاف دو جناح سیاسی موجود در ایران گشت و به هر دو جناح هویت داد. یک طرفدار اصولگرا خود را از نوع اصلاح طلب در سخت گیری بیشتر نسبت به جلوگیری از پیدایش چنین تصویری در جامعه، متمایز میکرد.
اسلامی گری همین است. مسلمانان همواره از طرفی در  خلوت خود از برخی عقاید پوسیده در دین خود شرم دارند و از طرف دیگر التزام عملی توام با ترسشان به رعایت احکام بعضا شرم آور، آنان را وادار به مخفی سازی عقایدشان کرده است. آنها ترس خود را از چنین تصاویری پشت انواع و اقسام تحلیل ها، ترفندها و کلک های سیاسی اجتماعی پنهان می کنند و حتی کسانی که ترس آنها را از چنین تصویری به رخشان میکشد، به ساده انگاری متهم می کنند. تناقض عجیبی که وجود دارد اینست که بسیاری از آنان به مضحک بودن چنین اعتقاداتی باور دارند اما مسیر غلبه بر چنین ترس هایی را درست نشناخته اند. دوگانه مخفی کاری و شرم از عمل، سبب دوری آنان از جامعه مدرن می شود و چنین جداماندگی ای زمینه ساز ابتکار و نوآوری های ایدئولوژیک می شود و اینجاست که نواندیشان دینی وارد کار شده و بخشی از از احکام دین را طوری بازنویسی میکنند که یا نیاز به مخفی کاری نباشد یا از التزام عملی به آن رهایی یابند. هیچ بعید نیست سالها بعد عده ای در مقام روشنفکر دینی یا نواندیش دینی بگویند که مثلا خداوند بندگانش را آفریده و بدن ترسی یک گناه است و.... . صد البته نواندیشان دینی تا زمانی که بازخورد مثبتی از اکثریت جامعه مسلمانان دریافت نکنند هیچ گاه دست به اقدام عملی نمی زنند. این است که در این صنف زنان زیادی را می بینید که چادر به سر و یا روسری به سر از حقوق زن مدرن در دنیای مدرن به همان خوبی صحبت میکنند که یک زن لائیک  صحبت میکند. و البته همه میدانیم اعتبار چنین دفاعیاتی از مناسبات دنیای مدرن از سوی اسلامیست ها، از روی کاغذ فراتر نخواهد رفت و هیچ تضمینی وجود ندارد که در صورت به دست گرفتن قدرت در صدد تقویت مناسبات مدرن اجتماعی در جامعه برآیند.
کسانی هستند که امروز  از تصور ایران پس از جمهوری اسلامی پشتشان میلرزد.کسانی هستند- نه چندان خیلی دور از ما- که در ته دل تمایلی به تغییر این نظام ندارند. ترس آنها بیشتر به تغییر وسیع نظم اجتماعی و عدم توانایی آنان به تطبیق با نظم نوین بر می گردد. شاید اکثریت پدران و مادران سنتی شامل این قشر شوند. این دسته عمدتا، مطلوبشان نوعی از تغییر است که با احتیاط و کنترل آنان بر اجتماع باشد. این دسته مابین گرفتاری معشیتی و ترس ایران پس از جمهوری اسلامی گیر افتاده است و ناچار به انتخاب خواهد بود فعلا این تناقض را با پناه بر اصلاح طلبان حل کرده است اما وظیفه نسل جدید و مدرن پسند اینست که با کار فرهنگی و رسانه ای باید به این نسل کمک کند تا ترس مخدر گونه شان از ایران فردا بریزد.
Copyright © تنفس