کدام نظم ؟

کلاس های دینی دبیرستان . یادم هست در مورد برهان نظم یک کلیشه آبکی ، اما ظاهرا پرطرفدار ، پرسش ناشیانه معلم دینی که شاید آمیخته با کمی استهزاء ،که خطاب به ناباوران فرضی و خاموش پرسیده می شد ، این بود که می گفت :

” شما فکر کن اگه به جای دو چشم یه چشم داشتی قیافت چه زشت می شد ؟ ” .

هر چند این پرسش به قدری مسخره به نظر می رسد که حتی ارزش وقت بسیار کمی که در نقدش خواهد رفت را ندارد .اما بهانه ای شد تا نگاهی به ادعای وجود نظم در جهان که مکررا از سوی خداپرستان تکرار می شود داشته باشم .

برای مثال در نظر بگیرید که شما چند عدد سی دی در اختیار دارید که برای جلوگیری از خش افتادگی و فرسایش انها

1- انها را داخل کاور گذاشته و در گوشه ای قرا می دهید .

2- متوجه می شوید که جستجوی سی دی های داخل کاور ، کار سختی شده است . بنابراین ان ها را با حروف الفبا نام گذاری کرده و به ترتیب حروف می چینید.

3- ترجیح می دهید برای اگاهی از کم نشدن و گم نشدن سی دی هایتان تصمیم می گیرید علاوه بر موارد بالا ،یک فایل اکسل نیز به عنوان پشتیبان درست کنید .

خوب طبیعیست که هر 3 حالت نسبت به رها کردن سی دی به حال خود یک نظم به شمار می اید . اما اگر از دسته دوم هستید در مواجهه با ارشیو دسته اولی ها صد در صد شروع به غر زدن و انتقاد از بی نظمی او می کنید که این چه وضعیست برای پیدا کردن یک چیز یک ساعت وقت باید تلف کرد !

و اگر از دسته سوم باشید علاوه بر داشتن این انتقادات از دسته اول از نفر دوم نیز انتفاد خواهید کرد که چرا برای جلوگیری از گم نشدن یک سی دی خاص که فکر می کرده در آرشیوش دارد و شما اکنون ان را نمی یابید ،یک فایل پشتیبان درست نکرده است؟.

و در آخر اینکه هر سه دسته اول و دوم و سوم در مواجه با ارشیو خش دار و رو به نابودی ، مدعی نظم خواهند بود. (توجه کنید بیان این سه حالت به معنای تمام شدن نظم در مورد شخص سوم نیست بلکه این نظم را می توان بسیار ترقی داد و این پروسه پایان پذیر نخواهد بود .این سه حالت صرفا یک مثال است .)

اما مساله این نیست که نظم حقیقی کدام یک از حالت هاست . مساله اینست که :

این نظم نسبی و قیاسیست .قیاسی که مانند هر قیاس دیگر مرجع تشخیص برتر و بهتر بودنش ذهن ماست .

از نگاه یک دیندار، ظاهرا همه چیز در این جهان در جای خود قرار گرفته ، بل بل ها می خوانند ، به جای یک چشم دو چشم داریم ، جای دماغ و آلت تناسلی عوض نشده ، بقایای موجد زنده سابق امروز به نفت تبدیل شده تا ما امروزر از آن استفاده کنیم ، سال و ماه به روال منطقی اش حرکت می کند ، خورشید می درخشد و زمین می چرخد بدون اینکه ما احساس کنیم و…. تا به اینجای کار حرفی نیست . اما سوال اصلی اینست یک دیندار شانس زندگی در چند دنیا و با چند چیدمان از پدیده ها را داشته که از مفهوم نسبی نظم اینچنین با اطمینان سخن می گوید؟ مگر شده تا به حال در دنیایی زندگی کند که همه یک چشم بوده اند یا سه چشم داشته اند و آن را بی نظم بشناسند و در مقایسه با آن بی نظمی ، از نظم این دنیا سخن بگوید؟ .

بگذارید من این گونه از این دنیا سخن بگویم :

در دنیایی هستید که بر خلاف باورتان ،فوق العاده بی نظم است .و در نقش یک معلم دبیرستان ، به شما می گویم تا حالا فکر کردید چه قدر مسخره است که با اینکه دو چشم دارید ولی پشت سرتان را نمی بینید؟ یا ادعا می کنم در دنیایی کاملا بی نظم هستیم به این خاطر که زمان به زمان موجودات زیادی منقرض شده اند که از قضا اتفاقی هم بوده و از قضا قبل از تکامل بشر هم اتفاق افتاده است . یا این دنیا بی نظم است به خاطر اینکه در زمینی زندگی می کنید و به نور خورشیدی متکی هستید که سال به سال از شدتش کم می شود بی آنکه تاثیر خودمان بر کم شدن شدنش را بدانیم ، چه کسی گفته شب و روز از مصادیق نظم در دنیا هستند؟ من ادعا می کنم اگر دنیا منظم بود طوری ساخته می شد که هیچ گاه شب نمی شد ! و…

از دیدگاه یک دیندار و خداباور هر چیدمانی از دنیا قطعا مصداق نظم خواهد بود . چرا که وقتی مقایسه ای در کار نیست و همین یک قرائتی که ما امروز شاهدیم مصداق نظم خواهد شد. در این نگرش کاری با محتوای قرائت موجود نیست ، بلکه مساله فقط وجود این قرائت است. همینجا شرط می بندم که همان معلم دینی خودمان اگر در چیدمانی از دنیا که همه یک چشم بودند می زیست انگاه در نقد دوچشم بودن سخن می راند و آن را از مصادیق بی نظمی می دانست !

برهان نظم یک اثبات  بر وجود خدا نیست . چون نظم زاییده ذهن ماست و وقتی از ذهن یک دیندار متعصب بیان می شود باید بیشتر به آن شک کرد . برهان نظم صرفا توضیح جهانبینی ای است که بعد از قبول وجود خدا به آن دست یافتیم ، این نه یک مدرک است نه یک محرک .

کودکی را فرض کنید که باور دارد اسباب بازی ها زنده اند و در غیاب انسان ها حرکت می کنند. با او به اسباب بازی فروشی می روید . به ناگاه کودک زبان به تحسین این نظم و چیدمان می گشاید و مشتاقانه درصدد برمی آید از دل این نظم به شما بقبولاند همین چیدمان فروشگاه محصول حرکت اسباب بازیهاست ! ، شما این نظم را اگر بپذیرید اما دلیل بر اثبات حرفهای کودک نمی دانید چرا که او بر اساس باوری غلط پدیده ای را توضیح داد که بی شمار دلیل دیگر نیز می توان بر آن متصور بود کودک فقط دردحال تعریف یک پدیده کوچک حاصل ازجهانبینی ای است که بر اساس باور به حرکت اسباب بازیها به دست اورده نه بیشتر .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Copyright © تنفس